کارکنان حراست پالایشگاه پنجم پارس جنوبی

«اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»

کارکنان حراست پالایشگاه پنجم پارس جنوبی

«اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»

كد ساعت و تاريخ

کارکنان حراست پالایشگاه پنجم پارس جنوبی

اسلاید شو

۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۶:۳۸

رؤیای استعمار روس و انگلیس


رویای استعمار روس و انگلیس

قدرت گرفتن آلمان و عثمانی همراه با تنش هایی که در اروپای شرقی اتفاق می افتاد اندک اندک سه قدرت بزرگ استعماری روسیه، انگلیس و فرانسه را به این نتیجه مشترک سوق داد که برای موفقیت در دیگر کشورها نمی توانند دائما از نیروی نظامی استفاده کنند. احتمال داشت این نیروی نظامی در خود قاره اروپا نیز مورد نیاز باشد که تاریخ هم این موضوع را چندسال بعد در جنگ جهانی اول نشان داد.

در خاورمیانه، شمال آفریقا، جنوب و شرق آسیا... مناطقی هستند که همیشه مورد طمع این کشورها بوده اند. از این جهت اروپاییان تصمیم گرفتند مانند انسان های متمدن سرزمین مردم دیگر را میان خود تقسیم کنند. اولین قرارداد بین فرانسه و روسیه در ۱۸۹۴ بسته شد و قرارداد دوم میان فرانسه و انگلیس در سال ۱۹۰۴ که در آن تکلیف قاره آفریقا روشن شد. در این میان روسیه و انگلیس به دلیل درگیری ها و اصطکاک های قبلی نیاز به میانجی گری فرانسه داشتند تا موضوع سه کشور باقیمانده جهان نیز حل شود. این سه کشور تبت، افغانستان و ایران بودند. در ۳۱ اوت ۱۹۰۷ در شهر سن پترزبورگ ایسولسکی از روسیه و نیکلسون از انگلیس سه قرارداد را امضا کردند. بنا به قرارداد اول افغانستان به دولت انگلیس می رسید. بنا به قرارداد دوم تبت به روسیه تعلق پیدا می کرد و بنا به قرارداد سوم کشور ایران که بزرگتر بود و اهمیت بیشتری داشت به سه منطقه تقسیم می شد.

تقسیمات ایران
برای سهولت کار دو خط فرضی در ایران تعیین شده بود. خط اول از قصر شیرین، اصفهان، یزد و خواف عبور می کرد و شمال آن به روسیه می رسید. خط دوم از بندرعباس، کرمان، بیرجند و زابل می گذشت و جنوب آن در کنترل انگلیس بود. قسمت های میانی که اراضی بااهمیتی شمرده نمی شدند و سودی برای استعمار نداشتند در اختیار ایران باقی می ماند که بعدا طی قرارداد دیگری این قسمت ها نیز از کنترل دولت ایران خارج می شد. قرارداد ۱۹۰۷، پنج ماده داشت. مطابق آن در بالای خط شمالی بریتانیا نباید به دنبال کسب امتیازهای سیاسی یا تجاری نظیر حمل و نقل، بانک یا ارتباطات باشد یا از کسی در این راه پشتیبانی کرده و یا با اقدامات روسیه مخالفت کند.
روسیه نیز همین تعهد را در مقابل انگلیس و در زیر خط جنوبی عهده دار می شد. درباره منطقه میانی نیز مقرر شد که بدون توافق قبلی هیچ کدام از کشورها نباید با اخذ امتیازات مشابه از طرف اتباع دولت دیگر مخالفت کنند.یک مشکل باقی مانده بود که دولت ایران به روسیه و انگلیس مقروض بود و باید قرض خود را از عایداتی در شمال و جنوب پرداخت می کرد. به این صورت که در مناطق روسیه و انگلیس درآمدهایی وجود داشت که قبلا در گرو مطالبات کشور دیگر قرار گرفته بود. روس و انگلیس در این مورد هم مانند دو شریک به توافق رسیدند و بنا شد از عایدات گمرک جنوب، صید ماهی در دریای خزر، پست و تلگراف، ... که در رهن بانک های استقراضی روسیه و شاهنشاهی انگلیس نهاده شده بود بدهی ایران را کسر کنند. با این وجود عجیب بود که در ماده اول این قرارداد استقلال و تمامیت ارضی ایران تایید شده بود

واکنش های داخلی
تا ۱۷ روز بعد و زمانی که سفرای دو کشور ترجمه فارسی قرارداد ۱۹۰۷ را به ایران تحویل دادند هیچ واکنشی درمیان نبود و جمعی از سیاستمداران پایتخت سرگرم گرامی داشتن شب سوم و شب هفتم قاتل رئیس الوزرا بودند. در ۲۵ شهریور خبر تقسیم میهن به ایران رسید و اعتراض نمایندگان اولین دوره مجلس شورای ملی را به دنبال داشت. روزنامه ها نیز ماجرا را انعکاس دادند که موجب چند اجتماع خیابانی شد ولی مسئله جانشینی مشیرالسلطنه به جای اتابک بیشتر فضای سیاسی را اشغال کرده بود . دوم مهرماه مشیرالدوله پیرنیا وزیر خارجه موضوع را به طور رسمی در مجلس طرح کرد و نمایندگان به اتفاق آرا قرارداد میان دو کشور دیگر را بی اعتبار اعلام کردند . محمدعلی شاه نیز که با این قرارداد پایتخت را از دست می داد از این اعتراض حمایت کرد. مدت زمان زیادی طول کشید تا دولت ایران در یازده آبان ماه اعتراض رسمی خود را آن هم در قالب یک یادداشت به روسیه و انگلیس اعلام کند. در این یادداشت آمده بود: «چون قرارداد مزبور بین آن دولت ها اعتبار یافته دولت ایران نظر به استقلال نامه ای که دارد تمام حقوق و آزادی عمل خود را محفوظ می دارد و خود را از هرگونه نفوذ و اثری مطلقا مصون و آزاد می داند». البته مارلینگ وزیر مختار انگلیس به دولت اطمینان داد که قرارداد تنها به منظور جلوگیری از دخالت دولت های ثالث تنظیم شده است و استقلال و تمامیت ارضی ایران را محترم می شمارد . این قرارداد در انگلیس هم با مخالفت هایی روبه رو شده بود.
در دستگاه سیاسی انگلیس کسانی اعتقاد داشتند که بنا به قرارداد ۱۹۰۷ روسیه به آب های گرم نزدیک شده است و می تواند به خلیج فارس دسترسی پیدا کند ولی ادوارد گری وزیر خارجه انگلیس کاملا از قرارداد پشتیبانی می کرد . ایران نتوانست هیچ مقابله ای با قرارداد ۱۹۰۷ نشان دهد. مشکلات داخلی مشروطه نوپا و ناتوانی کلی دولت در مقابل استعمارگران، ایران را به سمت تبدیل شدن به یک مستعمره تمام عیار پیش می برد. تنها اتفاقی که باعث شد قرارداد لغو شود، زیرورو شدن روسیه در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود که تمام مولفه های این کشور را زیرورو کرد و قراردادهای خارجی آن را بی اثر ساخت. موقعیت جهانی نیز تغییر کرده و قراردادهای دیگری اعتبار ۱۹۰۷ را به کنار زده بود. پس از انقلاب اکتبر بایگانی محرمانه وزارت خارجه روسیه تزاری به دست سرخ ها منتشر شد. این اسناد ماجرای یک معاهده دیگر را نشان می داد که در ۲۰ مارس ۱۹۱۵ و در جریان جنگ جهانی اول، روسیه و انگلیس توافق کرده بودند پس از پایان جنگ تنگه «بسفر» و «داردانل» شهر استانبول به روسیه ملحق شود و در مقابل منطقه بی طرف ایران در جنوب خط شمالی جزء محدوده نفوذ انگلیس به شمار آید در حالی که آزادی عمل کامل روس ها در منطقه خودشان محفوظ بماند. این معاهده به طور ضمنی پیوستن جنوب ایران به مستعمرات یکپارچه انگلیس در هند، پاکستان و... را تایید می کرد. ضمن اینکه روس ها می توانستند بخش شمالی را به کشور خود ضمیمه سازند.

منبع: تبیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی