دوران استعمار انگلیس
انگلیسىها
ابتدا به عنوان بازرگانان وارد شبه قاره هند شدند. در سال ۱۷۵۷ آنان در
جنگ پلاسى (Plassey)، نواب بنگاله را شکست دادند و آن را از دست مسلمانان
خارج ساختند. کلکته نیز در همین سال از سلطه مسلمانان درآمد.
حکومت سلطان تیپو، مهاراجهٔ فارسى دان، که دشمن سرسخت انگلیسىها بود در
سال ۱۷۹۹ به دست انگلیسىها سقوط کرد و ایالت پنجاب تحت سلطهٔ سیکها
درآمد. در سال ۱۸۰۳ انگلیسىها به دهلى رسیدند و بهجاى مراتههها نایب
تیموریان هند شدند. در مناطقى که تحت نظر سیکها بود مسلمانان به شدت تحت
فشار بودند. دو تن از رهبران مسلمان که از پیروان شاه ولىالله بودند، شاه
اسماعیل شهید و سید احمد شهید علیه سیکها و انگلیسىها اعلام جهاد کردند.
آنان در ابتدا موفق شدند اکثر نواحى ایالت سرحد شمال غربى کنونى پاکستان را
از تصرف سیکها خارج کنند و در آن نواحى حکومت اسلامى تشکیل دادند. اما به
دلیل اختلافات میان مسلمانان در سال ۱۸۳۱ سیکها مسلمانان را در بالاکوت
شکست دادند. سیکها سپس با انگلیسىها وارد جنگ شدند ولى از آنان شکست
خوردند.
در حدود نیمهٔ قرن ۱۹ هندوستان به هند انگلیس تبدیل شده بود و در واقع
انگلیسىها در نزاع بین هندوها و مسلمانان پیروز شده بودند. در سال ۱۸۵۷
مسلمانان با هندوان متحد شده و علیه انگلیسىها به رهبرى بهادر شاه ثانى
ظفر قیام کردند، ولى شکست خوردند. پس از این شکست عملاً شبه قارهٔ هند به
امپراتورى انگلیس تسلیم شد. بهادر شاه ثانى ظفر نیز توسط انگلیسىها محاکمه
و به رانگون تبعید شد. انگلیسىها که عامل اصلى قیام را مسلمانان
مىدانستند آنان را از عرصهٔ فعالیتهاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى دور
کردند. زبان انگلیسى به صورت زبان آموزشى درآمد و هندوان از آن استقبال
نمودند. از سال ۱۸۷۰ انگلیسىها تا حدودى به وضع مسلمانان توجه کردند. در
سال ۱۸۷۸ کالج اسلامى انگلیسى در علیگره تأسیس شد و در سال ۱۹۲۰ به
دانشگاه تبدیل شد. سرسید احمد خان که از رهبران مسلمان و طرفدار انگلیسىها
بود از مسلمانان مىخواست که با انگلیسىها روابط حسنه داشته باشند. ولى
دیگر علماى مسلمان انگلیسىها را غاصب شمردند آنان نیز در دیوبند در ایالت
اتارپرادش دارالعلومى تأسیس کردند و بنیانگذاران اولیهٔ آن مولانا محمد
قاسم نانوتوى و حاجى محمد عابد حسین بودند.
حزب کنگرهٔ ملى هند در سال ۱۸۸۵ تشکیل شد. سرسید احمد خان بهدلیل اکثریت
هندو و پیروزى آنها در انتخابات مخالفت ورود مسلمانان به سیاست بود و سیستم
انتصابى را پیشنهاد مىکرد. وى هنگامى که هندوان مىخواستند زبان هندى را
جانشین زبان اردو کنند، از ایجاد بین دو گروه خوددارى کرد. صرف نظر از
تجدیدگرائى او که مخالفت بسیارى از مسلمانان بود آثار وى در تأیید
دیدگاههاى اهل سنت بود.
در آغاز قرن بیستم مسلمانان خواهان شرکت در امور سیاسى شدند ولى به علت
اکثریت هندوان آنان با نایبالسطنه هند ملاقات کرده و خواستار حقوق
انتخاباتى جداگانه براى مسلمانان شدند. انگلیسىها این تقاضا را پذیرفتند.
در دسامبر ۱۹۰۶ مسلمانان تشکیل حزب مسلم لیگ هند (All-India Muslim League)
را در داکا اعلام کردند. این حزب در آغاز مذهبى بود، بعدها سیاسى شد و تحت
رهبرى محمد على جناح قائد اعظم، استقلال پاکستان را به ارمغان آورد.
ایالت بنگال در اکتبر ۱۹۰۵ بهدو بخش تقسیم شد و در بخش شرقى مسلمانان حائز
اکثریت شدند ولى بعد تقسیم بنگال لغو تقسیم براى مسلمانان ناراحت کننده
بود. از این رو مسلم لیگ اساسنامهٔ خود را در سال ۱۹۱۳ تغییر داد و در
اساسنامه جدید بر به وجود آوردن یک حکومت خود مختار مسلمانان تأکید کرد.
مسلمانان به مصالحه با هندىها روى آوردند و در لکنهو در سال ۱۹۱۶ پیمان
میان آنان منعقد گردید که طى آن هندوان حق انتخابات جداگانهٔ مسلمانان را
پذیرفته بودند. آنان از دولت انگلیس تقاضا کردند که طبق این پیمان
اصطلاحاتى در لوایح و قوانین اساسى کشور انجام دهد و در ایالتهائى که
مسلمانان در اقلیت هستند به تناسب جمعیت کرسىهائى براى آنان در نظر گرفته
شود.
پس از جنگ جهانى اول مسلمانان شبه قاره در حمایت از عثمانى نهضت خلاقیت را
بهوجود آوردند. همزمان مهاتما گاندى مقاومت منفى را اعلام نمود و عدهاى
از مسلمانان به کشورهاى مسلمان نظیر افغانستان هجرت کردند، ولى با تجزیه
امپراتورى عثمانى نهضت خلاقیت نیز پایان یافت.
در سال ۱۹۲۷ کمیسیون سایمون از طرف دولت انگلیس اصطلاحات قانونى دیگرى در
قانون اساسى شبه قاره به عمل آورد. محمد على جناح که در حزب مسلم لیگ بود
تا سال ۱۹۳۰ در عضویت حزب کنگرهٔ ملى نیز بود ولى پس از این سال به علت
اعتقادات شدید گاندى براى احیاى آیین هندو از آن حزب جدا شد.
نمایندگان مسلمان در سال ۱۹۲۹ در کنفرانس اسلامى سراسر هند جمع شدند. در
این کنفرانس محمد على جناح ۱۴ اصل معروف خود را به عنوان درخواست تمام
مسلمانان شبه قاره مطرح ساخت و بر نمایندگى مسلمانان به تناسب جمعیت در
استانهائى که مسلمانان در اقلیت بودند و اختصاص داشتن حداقل یک سوم
اعضاءِ دولت مرکزى به مسلمانان تأکید نمود. چون پیشنهادات حزب کنگرهٔ ملى
هند نیز از طرف دولت انگلیس در زمینه اصطلاحات قانون اساسى پذیرفته نشده
بود این حزب نیز نهضت مقاومت منفى را از ژانویه ۱۹۳۰ مجدداً دنبال نمود.
در اجلاس سالیانه مسلم لیگ سراسر هند به ریاست علامه محمد اقبال در
الهآباد در دسامبر ۱۹۳۰ ضرورت تشکیل میهن جداگانه براى مسلمانان شبه قاره
اعلام شد. در مه ۱۹۳۰ گزارش کمیسیون سایمون انتشار یافت و سه اجلاس براى
بررسى آن تشکیل شد که در نتیجه در ۱۹۳۵ قانون اساسى جدیدى براى شبه قاره
موسوم به فرمان قانونى ۱۹۳۵ به تصویب رسید. در سال ۱۹۳۳ چوهدرى رحمت علی،
دانشجوى مسلمانى که در کمبریج تحصیل مىکرد، جزوهاى انتشار داد و براى
نخستین بار میهن مورد خواست مسلمانان را پاکستان نامید. این نام از حروف
اول ایالتهاى پاکستان تشکیل شده بود: پ زا پنجاب، الف ایالت سرحد شمال
غربى که مسلمانان آن را افغان مىنامیدهاند، ک از کشمیر، س از سند و تان
از آخرین بلوچستان مىآمد. ولى برخى دیگر معتقدند این کشور از این جهت
پاکستان نامیده شد که محل زندگى مسلمانان یا پاکها است. (هندوها مسلمانان
را نجس مىخواندند)
در انتخاب محلى سال ۱۹۳۶ حزب کنگره در ایالتهایى که اکثریت با غیر مسلمان
بود تقریباً همهٔ کرسىهاى نمایندگى را بهخود اختصاص داد. تصمیمات هندوان
در زمینه حکومت از طرف انگلیسىها پذیرفته مىشد. از این رو اقدامات در جهت
تحکیم رام راج (Ram Raj) یا حکومت از طریق متعصبانهٔ هندوان انجام دادند.
زبان هندى را جانشین زبان اردو کردند، برنامههاى مدارس را مطابق نظر
هندوان تدوین نمودند و سرودى مبنى بر نفرت از مسلمانان موسوم به بندى ماترم
(Bande Mataram) یا سلام بر تو مادرم به عنوان سرود ملى متداول کردند. با
شروع جنگ جهانى دوم در سال ۱۹۳۹ وزراى حزب کنگره در اعتراض به عدم مشورت با
ایشان در مورد دخالت دولت انگلیسى هند در جنگ استعفاء کردند. مسلمانان از
این کنارهگیرى آنچنان شاد شدند که روزى را به نام روز رستگارى جشن گرفتند.
تحت تأثیر تجربهٔ تلخ حکومت اکثریت هندو در ۲۳ مارس
۱۹۴۰ مسلمانان شبه قارهٔ هند و پاکستان در اجلاس تاریخى مسلم لیگ در لاهور
قطعنامه پاکستان را به تصویب رساندند و خواهان استقلال مناطقى که جمعیت
اکثریت آن مسلمان بود تشکیل یک کشور مسلمان شدند.
در اوت ۱۹۴۲ که احتمال حمله ژاپن به هند قوت گرفت، حزب کنگره از دولت
انگلیسى هند در خواست که انگلیسىها شبه قاره را ترک کنند و قدرت را به دست
دولتهاى ایالتى بسپارند. انگلیسىها این درخواست را قیام علنى هندىها
تلقى نموده و رهبران آنها را دستگیر کردند. جناح معتقد بود این خواستهٔ
هندىها دامن زدن به جنگ داخلى است و خواهان تجزیه شبه قاره و سپس خروج
انگلیسىها بود. یکى از رهبران حزب کنگره به نام راج گوپال اچاریا (Raja
Gopalacharia) در سال ۱۹۴۳ طرح خود را مبنى بر تجزیهٔ شبه قاره ارائه کرد.
مذاکرات گاندى و جناح و کنفرانس سیملا در ۱۹۴۵ در مورد تقسیم ملى هند در
۱۹۴۵ حزب مسلم لیگ از طرف همهٔ مسلمانان حمایت شد و آراء قابل توجهى کسب
نمود. انگلیسىها طرح خودشان را در مه ۱۹۴۶ اعلام کردند که در آن وحدت هند
مورد تأکید قرار گرفت.اراده امور خارجه، دفاع و ارتباط جمعى در دست دولت
مرکزى باقى مىماند و اختیارات دیگر به ایالتها داده مىشد.مسلم لیگ و جزب
کنگره این طرح را پذیرفتند.به دنبال برگزارى انتخابات در ژوئیه ۱۹۴۶ چون
مسلم لیگ پیشنهاد نمایندگى در دولت موقت را رد کرده بود، آشوبها و
اختلافات شدیدى میان مسلمانان و هندوها ایجاد شد که در شبه قاره بىسابقه
بود.براى آرام کردن اوضاع نایبالسلطنه از مسلم لیگ خواست که در حکومت موقت
شرکت نماید و مسلم لیگ نیز پذیرفت.
دولت انگلیس براى تشکیل نخستین اجلاسیهٔ مجلس مرکزى قانونگذارى نمایندگان
حزب کنگره و مسلم لیگ را دعوت کرد ولى توافقى میان دو حزب بهوجود نیامد و
در ۹ دسامبر ۱۹۴۶ مجلس بدون شرکت نمایندگان مسلم لیگ تشکیل شد. کشمکش میان
هندوان و مسلمانان در آغاز سال ۱۹۴۷ شدت یافت. لرداتلى نخست وزیر انگلیس در
۲۰ فوریه ۱۹۴۷ بیانیهاى صادر کرد و اعلام نمود که تا ژوئن ۱۹۴۸ قدرت به
نمایندگان مسئول شبه قاره انتقال خواهد یافت. در مارس ۱۹۴۷ نایب السطنه
جدید لرد مونت باتن (Mount Batten) وارد هند شد. این طرح مورد قبول مسلم
لیگ و حزب کنگره قرار گرفت. براساس این طرح ایالت پنجاب و بنگال به دو بخش
شرقى و غربى تقسیم شد. در ایالتهاى سند و بلوچستان و سرحد شمالغربى نیز
مردم به انضمام به پاکستان راى دادند. با تصویب لایحهٔ اعطاى استقلال به
شبه قاره هند در مجلس مقننهٔ انگلیس در ژوئیه ۱۹۴۷ دولتهاى موقت بهارت
(Bharat) یا جمهورى هند و پاکستان بهوجود آمدند. محمدعلى جناح به عنوان
نخستین فرماندارکل انتصابى دومینیون پاکستان در ۷ اوت ۱۹۴۷ از هند وارد
کراچى شد. در ۱۱ اوت مجلس مؤسسان پاکستان تشکیل گردید و کشور پاکستان در
۱۴ اوت ۱۹۴۷ بهطور رسمى بهوجود آمد.
منبع : آفتاب