انگلیسىها
ابتدا به عنوان بازرگانان وارد شبه قاره هند شدند. در سال ۱۷۵۷ آنان در
جنگ پلاسى (Plassey)، نواب بنگاله را شکست دادند و آن را از دست مسلمانان
خارج ساختند. کلکته نیز در همین سال از سلطه مسلمانان درآمد.
انگلیسىها
ابتدا به عنوان بازرگانان وارد شبه قاره هند شدند. در سال ۱۷۵۷ آنان در
جنگ پلاسى (Plassey)، نواب بنگاله را شکست دادند و آن را از دست مسلمانان
خارج ساختند. کلکته نیز در همین سال از سلطه مسلمانان درآمد.
قدرت
گرفتن آلمان و عثمانی همراه با تنش هایی که در اروپای شرقی اتفاق می افتاد
اندک اندک سه قدرت بزرگ استعماری روسیه، انگلیس و فرانسه را به این نتیجه
مشترک سوق داد که برای موفقیت در دیگر کشورها نمی توانند دائما از نیروی
نظامی استفاده کنند. احتمال داشت این نیروی نظامی در خود قاره اروپا نیز
مورد نیاز باشد که تاریخ هم این موضوع را چندسال بعد در جنگ جهانی اول نشان
داد.
آنچه
شنیده ایم که چون پیغمبر در روز مبعث از کوه حراء به خانه آمد، وحشت زده و
پریشان بود و گفت مرا بپوشانید و خدیجه او را پوشانید و پیغمبر به خواب
رفت تا جبرئیل آمد و دومین سوره را آورد، یعنى سوره «یا ایها المدثر» اینها
همگى برخلاف واقع و دون شان پیغبر ختمى مرتبط است.
امین الدین طبرسى مفسر بزرگ شیعه در تفسیر «مجمع البیان» مىگوید: «یا
ایها المدثر» یعنى اى کسى که در بستر خفتهاى برخیز و قوم خود را از عذاب
خداوند بیم ده، و در این راه سخت کوشا باش. سپس روایت «دثرونى، دثرونى،
زملونى، زملونى» را نقل مىکند و بر آن ایراد گرفته و مىگوید:این درست
نیست. زیرا خداوند با علائم روشن به پیغمبر وحى مىفرستد تا یعین پیدا کند
آنچه به وى رسیده از جانب خداوند است. پس از وحى هم نیازى به چیزى ندارد که
او را تقویت کند و دچار بیم و هراس نمىشود، و مضطرب نمىگردد. (مجمع
البیان - ج 9 ص 384)
درباره
اینکه نخستین مسلمان کیست، در میان ما شیعیان شکى نیست که از جنس زنان قبل
از هر کس خدیجه و از مردان امیرمؤمنان على (علیه السلام) است، اکثریت قریب
به اتفاق مورخان و محدثان عامه نیز بر این عقیدهاند.
ابن هشام مورخ مشهور متوفى به سال 218 ه که قدیمترین مورخ اسلام و اهل
تسنن خوانده مىشود، در تاریخ خود «سیره پیغمبر(ص)» تحت عنوان «على بن
ابیطالب اولین جنس مذکرى است که اسلام آورد»
عدم تعامل مناسب بامدیر ان محیط
همان طور که سرپوش گذاشتن به تخلفات مدیران از حراست ها قابل پذیرش نیست ایجاد تنش های بی مورد و ورود به مسائل کوچک و جنبی مدیران و به چالش کشاندن آن ها نیز رفتار معقول محسوب نمی شود. حراست ها در مواجهه با مدیران و حتی دیگر پرسنل نباید جانب افراط و تفریط را بگیرند آنچه که از یک حراست توانمند انتظار می رود رفتار معقول و حساب شده با دیگران است. که باید به هر یک از موضع گیریها و نظراتش دلیل قانع کننده ای داشته باشد.
طبعا حراست ها نیز مطالباتی از مدیران دارند اعم از خودرو، اتاق مناسب، اضافه کاری و دیگر امکانات اداری که گاها مدیران برای مطیع کردن حراست ها ارائه این موارد را غیر مستقیم و با رفتار خود به نوعی معامله با حراست ها سوق می دهند. در این شرایط باید دقت کرد که این قبیل مدیران به خواسته های نامشروع خود نرسند اما از طرفی برخورد با چنین مدیرانی باید از موضع حق باشد نه از موضع درگیری و یا از موضع تنش و درگیری، حراست ها همیشه باید موضع گیریشان منطقی و منصفانه باشد. و با استدلال و توضیح منطقی حق خود را مطالبه کنند.
تصمیم گیری سازنده با تفکر ارزشی
تصمیم گیری از جمله مهارت های اساسی مدیریت است. هر چه با هنر و علم تصمیم گیری، بیشتر آشنا شده و از آن استفاده کنیم، قطعا کیفیت کار و امور بهتر شده و حرکت ما در مسیر موفقیت و پیشرفت آسان تر و مطمئن تر خواهد شد. شکی نیست که چنین دانشی کاربردهای فراوان دارد
عدم اهتمام به نظارت در عملکرد حراست ها یا ضعف مدیریت نظارت بر عملکرد حراست ها
حراست کل دارای یک سیستم مدیریت عملکرد است که از آن انتظار می رود اهدافی مهم را در زمینه مدیریت نیروهای حراستی برآورده سازد.اهداف مزبور غالباً عبارتند از برانگیختن نیروها در جهت عملکرد مطلوب، آموزش نیروهای حراستی در جهت گسترش مهارت های کاری و بهبود عملکرد، ایجاد فرهنگ عملکرد، ارتقاء پرسنل حراستی بر اساس ارزشیابی صحیح، تصمیم گیری درباره نیروهایی که عملکرد ضعیفی دارند و کمک به اجرای استراتژی های کاری.